آیا تا به حال این ایده را شنیده اید که آنچه امروز اتفاق میافتد، دقیقا به همین شکل به دفعات در آینده رخ خواهد داد؟
این ایده که زمان ساختار دایره گون [περί-οδος، پریودیک] دارد بین یونانیان رواج داشت. اکثرشان بر این باور بودند که کیهان هرگز خلق نشده و نابود نمیشود و زمان آغاز و پایانی ندارد.
حرکت خطی زمان که آغاز و میانه و انتها دارد ایده ای است که مسیحیت آن را در غرب فراگیر کرد.
آیا دوگانه شرق و غرب واقعیت دارد؟ آیا این دوگانه صرفا تعریفی جغرافیایی است؟ اینکه غربی ها اکثر ملل مشرق زمین را بربر و متوحش می دانستند ریشه در چه دارد؟ آیا تلاش برای فهم نگاه غربی ها از خویشتن کاری عقلانی است؟ و سرانجام آنچه در این مطلب به آن پرداخته میشود کلیت تاریخ سیاسی مشرق زمین و نگاه یونانیان به آن میباشد.
دنیای یونانی در عصر باستان
پایدیا (یونانی: παιδεία) به پرورش و آموزش عضو ایده آل پولیس یا دولت شهرهای یونان باستان اشاره دارد. این آرمان های آموزشی بعدها به طور کلی به جهان یونانی-رومی گسترش یافت.
پایدیا به منظور القای فضایل اشرافی در مردان شهروند جوانی بود که به این روش آموزش دیده بودند. یک مرد ایدهآل در داخل پولیس میتوانست از نظر عقلانی، اخلاقی و جسمانی ایده آل باشد.
در 28 مه 585 پیش از میلاد در کنار رود هالیس در آسیای صغیر دو ارتش امپراتوری ماد و پادشاهی لیدی با یکدیگر مواجه شدند.
در بحبوحه نبرد ناگهان خورشید گرفت و آسمان تاریک شد. حیوانات و پرندگان با ناله ها و فریادهای عجیبشان از وحشت پنهان شدند.
سربازان دو ارتش که شاهد خورشید گرفتگی بودند از ترس، سلاح هایشان را به زمین انداختند و دستانشان را رو به آسمان بلند کردند.