هارمودیوس و آریستوگیتون هر دو کشته شده به سال 514 پ.م دو جوان عاشق یکدیگر و معروف به جبارکُش (τυραννόκτονοι)، بدلیل قتل سیاسی هیپارکوس_ مستبد آتن _در فستیوال پاناتنائیک ، سمبل دموکراسی یونان باستان شدند.
در روز فستیوال این دو جوان به کمک دوستان خود نقشه قتل هیپارکوس جبار را عملی کردند. هیپارکوس که در حال نظارت بر اجرای فستیوال بود توسط این دو عاشق مورد حمله قرار میگیرد و پس از ضربات خنجر از پا در می آید. هارمودیوس همانجا به ضربه نیزه گارد هیپارکوس کشته میشود اما آریستوگیتون زنده دستگیر میشود.
آریستوگیتون را در مقابل برادر هیپارکوس، هیپیاس که دیکتاتور اصلی آتن بود برای فاش ساختن نام دیگر افراد دخیل در نقشه قتل شکنجه دادند. او که از شدت شکنجه بی رمق و ناتوان شده بود برای فاش ساختن نام دوستان خود از هیپیاس میخواهد که با دست دادن به او امنیت و جانش را تضمین کند.
دیکتاتور به او دست میدهد اما آریستوگیتون با شماتت و تمسخر به او میگوید:
تو به قاتل برادرت دست داده ای!
هیپیاس برافروخته میشود و او را به ضربه شمشیر همانجا میکشد.
زنی روسپی بنام لآینا(به معنای شیرزن) که به رسم روسپیان آتن تحصیل کرده و اهل فلسفه بود و از دوستان دو جبارکش بحساب میامد نیز دستگیر و برای فاش ساختن نام همدستانش شکنجه شد. او از ترس غلبه یافتن درد و فاش ساختن نام یارانش زبانش را با دندانهایش قطع میکند و سپس زیر شکنجه جان میدهد.
قتل آن سه باعث شد هیپیاس مستبدتر شود و درنهایت در سال 508 پ.م مردم آتن به کمک دولت شهر اسپارت توانستند او را سرنگون کنند. سپس اصلاحات کلایستنیس اجرا و دموکراسی در آتن برقرار میشود. اولین اقدام کلایستنیس در برداشت از خزانه آتن مربوط به ساخت تندیسهای این دو جوان بود؛ برای گرامیداشت یاد لآینا مجسمه ماده شیری بی زبان نیز ساخته و در تالار شهر قرار داده میشود.
این مجسمه ها در لشگرکشی خشایارشا به یونان از آتن به شوش انتقال میابد اما در نهایت توسط اسکندر کبیر به آتن بازگردانده میشوند. هر چند بعد از هزیمت خشایارشا تندیس های جدیدی از این دو جبارکش ساخته و در تالار شهر قرار داده شده بود.
•••
بیشتر بخوانید: