تاریخ یونان باستان اساطیر یونان کتابخانه آثار افلاطون نمایشنامه ها یادداشت‌ها گالری درباره ما

گروه فرهنگی هنری اِخــو

تاریخ، فرهنگ و هنر هلنی

نمایشنامه صوتی آنتیگونه

برادران آنتیگونه، پولونیکس و اتئوکلس فرزندان ادیپ در جنگ مخالفان هفتگانهٔ تب همدیگر را کشتند و کرئون دایی اشان و پدر همون، پادشاه تب تدفین پولونیکس را به جرم خیانت ممنوع کرد. آنتیگونه از این فرمان سرپیچی می‌کند و می‌گوید که «از قلب فرمان می‌برد». او برادر را به خاک می‌سپارد و به دستور کرئون زنده در گور می‌شود.

آنتیگونه

••••

۹۸/۰۳/۳۱
۲ نظر
مسعود سلطانیان

نمایشنامه های الکترا ، فیلوکتتس، زنان تراخیس و آژاکس

نمایشنامه های الکترا ، فیلوکتتس، زنان تراخیس و آژاکس

سوفوکلس، یکی از سه تراژدی‌نویس یونان باستان است که نمایشنامه‌هایش باقی‌مانده‌اند. سوفوکل ۱۲۳ نمایشنامه در طول دوران زندگی خود نوشته که فقط ۷ عدد به‌طور کامل باقی مانده‌است:

سوفوکل تقریباً ۵۰ سال پر افتخارترین نمایشنامه نویس در رقابت‌های نمایشی دولت-شهر آتن بوده که در جشنواره‌های مذهبی لنایا و دیونیزا بر پا می‌شده‌است.

۹۸/۰۳/۳۱
۱ نظر
مسعود سلطانیان

افسانه اورفئوس و ائورودیکه

افسانه اورفئوس و ائورودیکه

پس از خدایان چند تن از آدمیان توانستند در هنر سرآمد روزگار خود شوند و در نوازندگی در ردیف نوازندگان آسمانی و ملکوتی قرار گیرند.اورفئوس بزرگترین و مشهورترینشان بود.

او از تبار مادری والاگهر تر از آدمیان بود. او پسر یکی از موزها و شاهزاده ای اهل تراس بود.استعداد موسیقی را از مادر خود به ارث برده بود،و استعدادش را در تراس،یعنی در همان جایی که به بار آمده بود شکوفا کرد.

۹۸/۰۳/۰۵
۲ نظر
مسعود سلطانیان

دانلود ادیسه و ایلیاد اثر هومر

ایلیاد و ادیسه اشعاری حماسی منتسب به شاعر یونان باستان هومر هستند و قصه ایزدان و قهرمانان یونانی را تعریف می‌کنند.یونانیان این دو منظومه را بسیار میستودند و حتی بخش زیادی از تربیت کودکان شامل آنها میشد. شناخت یونانیان بدون آگاهی از ایلیاد و ادیسه غیر ممکن است.

ایلیاد و اودیسه

موضوع اصلی ایلیاد داستان جنگ تروی است. ایلیاد علاوه بر قهرمانان جنگاوری چون آشیل، آیاس، هکتور، اودیسئوس ، بسیاری از ایزدان کوه المپ و مسئولیت‌های متعدد و عادات آنان را وصف می‌کند.

۹۴/۰۷/۲۵
۸ نظر
مسعود سلطانیان

توضیح در مورد علت نامگذاری -افسانه اِخـــو

شاید تاکنون کلمه ی اخو را نشنیده باشید. اما مسلما با کلمه ی اکو آشنا هستید. اگر روبروی کوهی بایستید و با صدای بلند فریاد بزنید ، بازگشت صدای خود را خواهید شنید، این بازگشت صدا را در فارسی پژواک صدا و در انگلیسی اکو میگویند.

جالب است که بدانید ریشه ی کلمه ی اکو از واژه ی یونانی  ἦχώ (خوانده میشود اِخــو) گرفته شده است و پشت این واژه اسطوره ای پرمعنا وجود دارد.

در اسطوره های یونانی چنین آمده است:

اِخو یکی از نیمف های  (حوریان) کوهستان بود که در کوه کیتاریون ساکن بود.(کوه کیتاریون در یونانی به معنی کوه سرنوشت است و جالب است که بدانید که در همین کوه نیز بود که اودیپ  در نوزادی رها میشود،برای همین است که در نمایشنامه ی اودیپ اثر سوفوکل  از زبان اودیپ میشنویم که میگوید من  فرزند سرنوشت ام).

زئوس از همنشینی با این نیمف های زیبا لذت میبرد و گاه گاه به زمین میآمد و آنها را ملاقات میکرد.هرا همسر حسود زئوس، به این ملاقات ها مشکوک شد و عاقبت وقتی زئوس و اِخو را در کوه کیتاریون دید، بر اِخو که تلاش داشت از زئوس دفاع کند خشم گرفت .و برای تنبه اِخو، او را نفرین کرد تا او فقط قادر به ادای چند کلمه ی آخر از صحبتهای دیگران باشد.

بدین گونه بود که وقتی اِخو عاشق نارسیسِ خودشیفته (واژه ی narcissism در انگلیسی به معنی خودشیفتگی از اسم او ریشه گرفته است) شد،با وجود اتفاقاتی که بین آنها افتاد ، به علت همین نفرین او قادر نشد که عشق خود را به نارسیس ابراز کند ، و مجبور بود که او را که هر روز بیش از پیش در عشق به خود غرق میشد ، ببیند و عذاب بکشد.

نارسیس و اِخو

به دلیل این عشق نافرجام، اِخو روز به روز بیشتر تحلیل میرفت و سرانجام همه چیز او از بین رفت. زیبایی اش را از دست داد،پوستش خشک شد و چین افتاد و استخوانهایش به سنگ تبدیل شد. امروزه تنها چیزی که از اِخو باقی مانده است بازمانده ی طنین صدای او است.

اگر روزی به کوهستان رفتید ، در برابر کوهی بایستید و با صدای بلند هر واژه یا جمله ای که میخواهید را فریاد بزنید، صدای اِخــو را خواهید شنید  .

اخو

مدخل ویکیپدیای انگلیسی درباره ی اِخو

۹۴/۰۷/۱۵
۰ نظر