هادس (ᾍδης ) در اساطیر یونانی، فرمانروای مردگان و دنیای زیرزمین، فرزند کرونوس و رئا است.
او، در قرعهکشی با برادرانش، بدترین سهم را برنده شد و آن جهان زیرین یا دنیای مردگان بود درصورتی که برادران او زئوس و پوزئیدون به ترتیب آسمان و دریا نصیبشان شد. از آنجایی که رعایای هادس را مردگان تشکیل میدادند، او به کسانی که موجب افزایش جمعیت سرزمینش میشدند بسیار علاقه داشت. مانند ارینیها Erinnyes یا خشم و ناامیدی، که کارشان تعقیب گناهکاران و سوق دادن آنها به سمت خودکشی بود.
هادس به دلیل حکومت بر زیرزمین، صاحب معادن زیرزمینی هم بود و خدای ثروت هم بهشمار میرفت. او پرسفون، دختر زئوس و دیمیتر را از دنیای آسمان ربوده و به جهان زیرین آورده بود و به همراه او بر دنیای زیر زمین فرمانروایی میکردند، اما زئوس به او فرمان داد تا پرسفون را برای از بین بردن بیقراری مادر خود دیمیتر آزاد کند. اما قبل از اینکه آنجا را ترک کند هادس به او یک انار داد و وقتی او آنرا خورد، یک سوم سال (به روایاتی دیگر نصف سال) را در دنیای زیر زمین گرفتار شد. هادس خدای جهان مردگان بود اما خدای مرگ نبود، تاناتوس Thanatos خدای مرگ بود.
هادس بر روی تختی ساخته شده از درخت ابنوس مینشست و یک عصای سلطنتی با خود حمل میکرد. او همچنین دارای یک کلاه خود بود که سیکلوپها به او داده بودند و میتوانست به وسیلهٔ آن ناپدید شود. او یک سگ سهسر به نام سربروس داشت که نگهبان در ورودی دنیای زیر زمین بود، او اجازه ورود به روحهای جدید به دنیای مردگان را میداد اما به هیچ کس اجازه خروج نمیداد. بسیاری از پهلوانان اساطیر یونانی به دنیای زیرزمین فرستاده شدند تا از سایهها سوال بپرسند یا اینکه سعی کنند آنها را آزاد کنند. گرچه هادس به هیچ کس اجازه خارج شدن از قلمرو خود را نمیداد، فقط در چندین مورد استثنا او اجازه خروج داده بود از قبیل اورفئوس که خواستار بازگشت عشق خود ائورودیکه (Eurydice) از دنیای زیر زمین بود و هرکول که سربروس را برای مدتی برروی سطح زمین آورد که آخرین خان او به حساب میآمد.
•••