برای دانلود pdf رساله ضیافت یا رسالات دیگر اینجا را کلیک کنید.
مهمانی
(عشق)
•••
آپولودوروس: گمان می کنم آماده ام به سؤالهائی که کردید پاسخ دهم پریروز هنگامی که از خانه ام در محله ی فالرون به شهر می رفتم یکی از دوستانم که مرا از پشت سر دیده بود به شوخی از دور فریاد برآورد: ای اهل فالرون، با تو کار دارم بایست. ایستادم تا رسید. گفت آپولودوروس چندی است تو را می جویم تا درباره ی ملاقات سقراط و آلکیبیادس و چند تن دیگر در مهمانی آگاتون و سخنانی که در آن مجلس درباره ی عشق گفته اند اطلاعی دقیق بدست آورم. کسی که شرح این ماجرا را از فونیکس پسر فیلیپوس شنیده بود برای من نقل کرد ولی می گفت جزئیات آن را تو بهتر از او می دانی. پس تمنا می کنم هر چه در آن باره به یاد داری بگو زیرا هیچ کس نمی تواند سخنان سقراط را بهتر از تو نقل کند. ولی نخست بگو ببینم تو خود در آن مجلس حاضر بودی؟