تاریخ یونان باستان اساطیر یونان کتابخانه آثار افلاطون نمایشنامه ها یادداشت‌ها گالری درباره ما

گروه فرهنگی هنری اِخــو

تاریخ، فرهنگ و هنر هلنی

رساله ی اوتیفرون اثر افلاطون

 رساله ی اوتیفرون اثر افلاطون

برای دانلود pdf این رساله یا رسالات دیگر اینجا را کلیک کنید.

برای دانلود کتاب صوتی این رساله به این پست مراجعه کنید.

اوتیفرون

•••

اوتیفرون: سقراط، چه شده است که دل از میدان ورزش برداشته و به دادگاه آمده ای؟ مگر مانند من دعوائی اقامه کرده ای؟

 

سقراط: چه بگویم اوتیفرون؟ برای دعوی نیامده ام. محاکمه ای جزائی در میان است.

 

اوتیفرون: چه گفتی؟ از تو شکایتی کرده اند؟ گمان نمی کنم تو از کسی شکایت کنی.

 

سقراط: راست است.

 

اوتیفرون: پس از تو شکایت کرده اند؟

۹۴/۰۹/۲۴
۰ نظر

رساله‌ی کریتون اثر افلاطون

برای دانلود pdf این رساله یا رسالات دیگر اینجا را کلیک کنید.

برای دانلود کتاب صوتی این رساله به این پست مراجعه کنید.

سقراط: کریتون، چرا امروز بدین زودی آمدی؟ یا چندان زود نیست؟

 

کریتون: چرا، بسیار زود است.

 

سقراط: چه وقت است؟

 

کریتون: سپیده ی صبح تازه دمیده.

 

سقراط: پس چه شد که زندانبان در را باز کرد؟

۹۴/۰۹/۲۴
۰ نظر

رساله‌ی ضیافت اثر افلاطون

رساله‌ی ضیافت اثر افلاطون

برای دانلود pdf رساله ضیافت یا رسالات دیگر اینجا را کلیک کنید.

دانلود کتاب‌های صوتی افلاطون

مهمانی

(عشق)

•••

آپولودوروس: گمان می کنم آماده ام به سؤالهائی که کردید پاسخ دهم پریروز هنگامی که از خانه ام در محله ی فالرون به شهر می رفتم یکی از دوستانم که مرا از پشت سر دیده بود به شوخی از دور فریاد برآورد: ای اهل فالرون، با تو کار دارم بایست. ایستادم تا رسید. گفت آپولودوروس چندی است تو را می جویم تا درباره ی ملاقات سقراط و آلکیبیادس و چند تن دیگر در مهمانی آگاتون و سخنانی که در آن مجلس درباره ی عشق گفته اند اطلاعی دقیق بدست آورم. کسی که شرح این ماجرا را از فونیکس پسر فیلیپوس شنیده بود برای من نقل کرد ولی می گفت جزئیات آن را تو بهتر از او می دانی. پس تمنا می کنم هر چه در آن باره به یاد داری بگو زیرا هیچ کس نمی تواند سخنان سقراط را بهتر از تو نقل کند. ولی نخست بگو ببینم تو خود در آن مجلس حاضر بودی؟

۹۴/۰۹/۲۴
۰ نظر

رساله‌ی پروتاگوراس اثر افلاطون

برای دانلود pdf این رساله یا رسالات دیگر اینجا را کلیک کنید.

رساله‌ی پروتاگوراس

اثر افلاطون

Protagoras

دوست: سقراط، از کجا می آئی؟ چه می پرسم؟ بی گمان باز در پی آلکیبیادس زیبا بوده ای. من نیز چند روز پیش او را دیدم و الحق هنوز بسیار زیباست. ولی سقراط. پنهان نماند که از نوجوانی گذشته و مرد شده و ریشی انبوه چهره اش را فرا گرفته است.

سقراط: چه عیب دارد؟ مگر با هومر هم آواز نیستی که می گوید: «زیبائی جوانان آن گاه به کمال می رسد که رخسارشان به ریشی انبوه آراسته گردد.» آلکیبیادس اکنون در این مرحله است.

۹۴/۰۹/۲۳
۰ نظر