افلاطون (به یونانی:Πλάτων) حیات از سال 428/427 یا 424/423 تا 348/347 پیش از میلاد یک فیلسوف آتنی در عصر کلاسیک یونان باستان، بنیانگذار مدرسه تفکر افلاطونی و همچنین آکادمی (اولین سازمان تحصیلات عالی در دنیای غرب) بود.
در ادامه سخنانی از این فیلسوف بزرگ را نقل کرده ام."در حال تکمیل"
سخنان افلاطون در باب سیاست
یکی از مجازات های امتناع از مشارکت در سیاست این است که در نهایت توسط افراد فرودست خود اداره می شوید.
افلاطون
•••
دیکتاتوری طبیعتاً از دموکراسی سرچشمه میگیرد و شدیدترین شکل استبداد و بردگی از افراطی ترین آزادی.
افلاطون
•••
تا زمانی که فیلسوفان در این جهان پادشاه نشوند، یا تا زمانی که آنها را که ما اکنون شاهان و فرمانروایان می نامیم، واقعاً و واقعاً فیلسوف نشوند، و تا وقتی که قدرت سیاسی و فلسفه به دست یکسان درآیند، مشکلات دولت ها یا خود بشریت پایانی نخواهد داشت.
افلاطون
•••
سخنان افلاطون در مورد انسان
عقیده چیزی بین دانش و جهل است.
افلاطون
•••
افراد خوب نیازی به قوانین ندارند تا به آنها بگوید مسئولانه رفتار کنند، در حالی که افراد بد راهی برای دور زدن قوانین پیدا خواهند کرد.
افلاطون
•••
همه چیز در کمیت و کیفیت برتر و با سهولت بیشتر تولید خواهد شد، زمانی که هر انسانی در یک شغل، مطابق با مواهب طبیعی خود، و در لحظه مناسب، بدون دخالت در هیچ چیز دیگری کار کند.
افلاطون
•••
یک تصمیم خوب مبتنی بر دانش است نه بر اساس اعداد.
افلاطون
•••
ما به راحتی می توانیم کودکی را که از تاریکی می ترسد ببخشیم. تراژدی واقعی زندگی زمانی است که مردها از نور می ترسند.
افلاطون
•••
سخنان افلاطون در مورد عشق
عشق یک بیماری روانی جدی است.
افلاطون
•••
با لمس عشق همه شاعر می شوند.
افلاطون
•••